قسمت اول
✍️مژده اسماعیلی
خشونت خانگی میتواند نسبت به کودکان، ن، سالمندان، معلولان یا حتی مردان اعمال شود. طبق آمارها و تجربه زیستی همه ما، بیشتر این خشونتها توسط مردان نسبت به ن روا داشته میشود. براساس مطالعات جامعهشناختی، دومین خشونت معمول در خشونتهای خانگی، بعد از خشونت علیه کودک، خشونت علیه ن است. خشونت علیه ن در خانواده نیز به انواع مختلفی از جمله خشونت فیزیکی، جنسی، عاطفی، کلامی، مالی، روانی و اجتماعی طبقهبندی میشود. متأسفانه در ایران آمار دقیق و جامعی از خشونت خانگی وجود ندارد. البته به اعتقاد کارشناسان چنین آمارهایی میتواند در ارائه راهکارهای کارشناسانه برای حل این معضل فردی- اجتماعی کمک وافری کند. تنها در یک مورد شاهد بررسی خشونت بهطور علمی و کارشناسانه در سال 1383 توسط وزارت کشور بودهایم. در این طرح که به طرح ملی بررسی خشونت خانگی علیه ن در ۲۸ استان» شهرت دارد، آمارهای قابل تاملی منتشر شده است. براساس این پایش ۶۶ درصد خانوادههای مورد مطالعه حداقل یک نوبت تجربه خشونت خانگی- در تعریف عام آن- داشتهاند؛ ضمن اینکه حداقل در ۳۰ درصد از خانوادهها، خشونتهای فیزیکی جدی صورت گرفته است.
باورهای سنتی مردسالار حاکم بر جامعه، این خشونتها را بخشی از وجود مرد میداند و سعی در توجیه آن دارد و در مواردی به آن رنگ و سیاق اخلاقی و ناموسی میدهد و بهطور مستمر دست به بازتولید آن میزند. این باورها، چنان در ذهن مرد و زن ایرانی از کودکی ریشه میدواند که اگر زنی در مقابل این خشونتها مقاومت کند با برچسبها و احکامی سختتر روبهرو خواهد شد. در این میان، شاهد نارساییهایی هم در قانون بهعنوان ابزار حمایتی و پیشگیرانه از افراد آسیبدیده هم هستیم. در اینجا ما با توجه به 3 بخش خشونت خانگی یعنی دوران پیش از خشونت، حین خشونت و پس از خشونت به آسیبشناسی و ارائه چند راهکار ملموس میپردازیم.
درباره این سایت